قطره بارانی

دکتر محمدعلی بارانی

قطره بارانی

دکتر محمدعلی بارانی

قطره بارانی
دکتر محمدعلی بارانی استاد دانشگاه

۵ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است


رژیم بعث عراق، با هر بار ناکامی در جبه ‏های جنگ و رویارویی با رزمندگان جان برکف اسلام، برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران، به بمباران مناطق مسکونی ایران اقدام می‏نمود و در همان حال، خود را صلح طلب عنوان می‏کرد.

در یکی از این حملات وحشیانه، در روز بیست و هشتم آذر ۱۳۶۱، شهر دزفول هدف یورش بی‏رحمانه رژیم خونخوار بعث عراق قرار گرفت.
در جریان این حمله موشکی به شهر قهرمان‏ پرور دزفول، ۶۰ غیرنظامی شهید و ۲۸۷ نفر زخمی شدند. اگرچه قبل از این جنایت نیز، هواپیماهای عراقی بارها شهرهای ایران را بمباران کرده و ساکنان غیرنظامی آنها را به خاک و خون کشیده بودند اما حمله به دزفول، اولین حمله گسترده عراق به مناطق مسکونی به وسیله موشک‏های زمین به زمین بود.

عملیات در سید صادق

در ۲۸ آذر ۱۳۵۹ جبهه میانی شاهد یک نبرد نسبتاً سنگین بود. این درگیری با حمله نیروهای خودی در منطقه سیدصادق (در شمال سرپل ذهاب) به یکی از معابر وصولی به این بخش توسط نیروهایی از سپاه و ارتش انجام شد.
در این نبرد هوانیروز با انهدام ۱۷ تانک و نفربر دشمن، نقش قابل توجهی ایفا نمود. در این عملیات علاوه بر انهدام یک گردان پیاده دشمن، ۱۵ تن از آنها به اسارت درآمدند و از نیروهای خودی، ۷ تن شهید و ۱۰ نفر مجروح شدند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۱
محمدعلی بارانی

عملیات مطلع الفجر

عملیات مطلع الفجر از سلسله عملیات های دوره آزادسازی به شمار می رود که در منطقه گیلان غرب و شیاکوه و با هدف آزادسازی ارتفاعات غرب شهر گیلان غرب در جبهه میانی صورت پذیرفت .

خط خودی در جبهه میانی به اهمیت جبهه جنوب نبوده و توسط ستاد سپاه منطقه 7 غرب کشور و قرارگاه ارتش اداره می شد . عراق نیز بالا ترین توان ماشین جنگی خود را در جبهه جنوب به کار می گرفت . بنابراین استعدادی که در این عملیات از آن بهره گرفته شد ، به اندازه عملیات جنوب نبود .

حمله با رمز یا مهدی ادرکنی در 20 آذرماه 1360 و با فرماندهی و همکاری مشترک سپاه و ارتش اجرا شد و به آزادسازی موقت بلندی های شیاکوه و بر آفتاب انجامید . ولی پاتک های سنگین عراق و نبود پشتیبانی و حمایت کافی از نیروها ، به دلیل فاصله چشمگیر خط مقدم با خطوط عقبه ، موجب شد تا پس از 17 روز مقاومت و حفظ مناطق آزاد شده ، بار دیگر این مناطق به اشغال دشمن در آید .

matlaelfajr.jpg

در این گیر و دار غلامعلی پیچک فرمانده محور تنگه کورک و معاون عملیات ستاد سپاه منطقه 7 غرب کشور به شهادت رسید . با این وجود در طی چندین روز درگیری ، شماری از بلندی های منطقه و روستاهای اشغال شده از دشمن ، پس گرفته و پاکسازی شد که مهمترین آنها دشت گیلان غرب ، تنگه حاجیان ، روستاهای کمار ، گور سفید و چوار بودند . علاوه بر این 2 فروند هواپیما ، 1 فروند هلیکوپتر و شماری از ادوات سنگین و نیمه سنگین و 14 گردان از نیروی مخصوص دشمن منهدم و تعداد 2150 تن از نیروهای بعثی کشته ، زخمی و اسیر شدند .

خلاصه گزارش عملیات :

نام عملیات : مطلع الفجر

زمان اجرا : 20/9/1360

مکان اجرا : گیلان غرب و شیاکوه – جبهه میانی

رمز عملیات : یا مهدی ادرکنی

تلفات دشمن : 2150 کشته ، زخمی و اسیر

ارگان های عمل کننده : سپاه و ارتش

اهداف عملیات : آزادسازی بلندیهای غرب شهر گیلان غرب و شیاکوه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۱
محمدعلی بارانی

18 آذرماه سالروز متجاوز شناخته شدن رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی

دفاع مقدس

امروز ‌18 آذرماه سالروز متجاوز شناخته شدن رژیم بعث عراق در تجاوز به ایران در شهریورماه سال ‌1359 است که توسط سازمان ملل متحد اعلام شد و سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) به همین مناسبت مروری دارد بر سیر تحولات از آغاز جنگ تحمیلی تا متجاوز شناخته شدن رژیم بعث عراق.

سازمان ملل پس از ‌10 سال سکوت و کتمان، حقایق سرانجام هجدهم آذرماه ‌1370 به طور صریح دشمنان جنایتکار ایران را محکوم و برخلاف میل جهانخواران و حزب بعث، به استناد تاریخ دفاع مقدس، عراق را رسما به عنوان متجاوز معرفی کرد.

در آخرین ساعات روز ‌31 شهریور ‌1359،دبیرکل وقت سازمان ملل ضمن مذاکره با نمایندگان دو دولت ایران و عراق پیشنهاد کرد که مساعی جمیله خود را برای کمک به حل مسالمت‌آمیز به کار بندند اما با پاسخی روبه‌رو نشد.

روز بعد، دبیرکل، بر اساس ماده ‌99 منشور ملل، از شورای امنیت خواست که با توجه به خطر محتمل افزایش مخاصمه،فورا تشکیل جلسه دهد. همان روز نشست شورای امنیت برگزار و اولین موضع‌گیری شورا طی بیانیه‌ای اعلام شد.

سوم مهر ‌1359، دبیرکل به شورای امنیت اطلاع داد که جنگ عراق علیه ایران ادامه دارد و پیشنهاد کرد شورای امنیت مسئله را با فوریت رسیدگی کند. این جلسه در روزهای ‌26 و ‌28 سپتامبر تشکیل و اولین قطعنامه را به اتفاق آرا در جلسه شماره ‌2248 شورا مورخ ششم مهر ‌1359، تصویب کرد.

پس از صدور قطعنامه ‌479، عراق آن را پذیرفت و اعلام موافقت کرد. اما ایران به دلیل حضور نیروهای عراق در خاک خود از پذیرش آن خودداری کرد. پس از آن قطعنامه‌های ‌514، ‌522، ‌540، ‌582، ‌588 و سرانجام ‌598 به تصویب رسیدند.

پس از تصویب قطعنامه ‌598، دبیرکل اظهار کرد: "قطعنامه‌ای که اینک تصویب شد، اوج تلاش‌های مشترک اعضای شورای امنیت به عنوان نمایندگان جامعه بین‌المللی برای برقراری راه حلی جامع، عادلانه و شرافتمندانه برای منازعه ایران و عراق است. برای پایان بخشیدن به جنگ در این منطقه لازم است سیاست‌های ملی همه اعضا، هماهنگ با نیات اعلام شده شورا گردد.

در این جهت، پاراگراف اجرایی شماره پنج قطعنامه مسئولیت مشترکی را برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد در پی دارد. یک قدم اساسی با مشورت دو کشور و سایر کشورهای منطقه، برقراری ترتیباتی برای امنیت و ثبات منطقه خواهد بود. در مورد مسئولیت منازعه در اسرع وقت با مشورت دو طرف احتمال تشکیل هیأت بی‌طرف برای رسیدگی به موضوع،هدف اصلی خواهد بود. بیایید همه با هم همکاری کنیم.شما اعضای شورا،ایران و عراق و من به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد."

پس از پذیرش قطعنامه ‌598 از سوی ایران،دبیرکل گزارشی به «شماره ‌20093/ اس» به شورای امنیت تسلیم کرد که منجر به صدور قطعنامه شماره ‌619 شد.

این قطعنامه که در ‌18 مرداد ‌1367، به اتفاق آرا به تصویب رسید، مبنای تأسیس و اعزام گروه‌های ناظر نظامی ایران و عراق(ملل متحدunmog) شد.

سرانجام 11 سال پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و سه سال پس از صدور قطعنامه ‌598 و با تلاش‌های پی‌گیر سیاسی مسئولان نظام جمهوری اسلامی، حقانیت ایران در دفاع به اثبات رسید و «خاویر پرز دکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در روز ‌18 آذرماه سال ‌1370 طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در ‌31 شهریور ‌1359 به ایران حمله‌ کرده است.

متن کامل گزارش دبیرکل سازمان ملل به شرح ذیل است:

‌1- در بند ‌6 قطعنامه ‌598، شورای امنیت از دبیرکل درخواست کرد در مشورت با ایران و عراق موضوع احاله بررسی مسئولیت مخاصمه را با گروهی بی‌طرف پی‌گیری کند و در اولین فرصت ممکن، در جهت اجرای این درخواست به شورای امنیت گزارش دهد.

‌2- در طول مذاکرات سه سال گذشته، فرصت‌های متعددی برای مشورت با طرفین درباره «بند 6» قطعنامه داشته‌ام. این مذاکرات مرا قادر ساخت تا برداشتی از دیدگاه‌های متفاوت دو طرف داشته باشم. اما به مرحله‌ای که به تسلیم گزارشی معنادار به شورای امنیت بینجامد، نرسید.

‌3- به دنبال تکمیل اجرای پاراگراف‌های یک و دو قطعنامه ‌598، تلاشی جدید برای تحقق دیگر مفاد قطعنامه با هدف تضمین برقراری مجدد صلح میان ایران و عراق بر مبنای طرح جامع صلحی که توسط قطعنامه ‌598،ارائه شده بود، لازم به نظر رسید تا از این طریق به تامین نیازهای جاری و صلح و امنیت در منطقه کمک اساسی شود. بسیاری از تصمیم‌هایی که من برای تشدید تلاش‌ها در جهت اجرای قطعنامه ‌598، اتخاذ کردم، به شورای امنیت منعکس شده است (سند شماره ‌23246/ اس).

‌4- درباره پاراگراف ششم عناصری از مواضع طرفین پیرامون این پاراگراف برای من مشخص بود. با این وجود من از دولت‌های ایران و عراق در نامه‌هایی مشابه به تاریخ ‌14 اوت ‌1991، خواستم تا در جامع‌ترین شکل ممکن، جزئیات مواضع خود را درباره این پاراگراف به من تسلیم کنند. در همان زمان به منظور دستیابی به کامل‌ترین درک از این موضوع، تصمیم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادی از کارشناسان مستقل مشورت کنم. بر اساس پاسخ‌های ‌26 اوت ‌1991 عراق و ‌15 سپتامبر 1991 ایران که به من تسلیم شد مشورت‌هایی که با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوط به مندرج در اسناد رسمی سازمان از شروع مخاصمه و نیز اطلاعاتی که از کارشناسان مستقل به دست آمده است اکنون مایلم که درباره پاراگراف ‌6 قطعنامه ‌598 به شورای امنیت گزارش دهم.

‌5- مسلم است که جنگ بین ایران و عراق که سالیان دراز به طول انجامید، شروعش نقض حقوق بین‌الملل بود و موارد نقض حقوق بین‌الملل موجب مسئولیت برای مخاصمه است که موضوع اصلی «پاراگراف6» است. آن بخش از موارد نقض مقررات بین‌المللی که در چارچوب پاراگراف ‌6 باید مورد توجه ویژه جامعه جهانی قرار گیرد، استفاده غیرقانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضی یک کشور عضو است. مسلما در طول جنگ مواردی عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بین‌المللی انسانی وجود داشته است.

‌6- پاسخ عراق به نامه ‌14 اوت ‌1991 من پاسخی محتوایی نیست،از این رو من ناچارم به توضیحاتی که قبلا توسط عراق ارائه شده است تکیه کنم. این یک واقعیت است که توضیحات عراق برای جامعه بین‌المللی قابل قبول و کافی نیست؛‌بنابراین رویداد برجسته‌ای که تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم این گزارش بدان اشاره کردم همانا حمله ‌22 سپتامبر ‌1980 علیه ایران است که بر اساس منشور ملل متحد، اصول و قوانین شناخته شده بین‌المللی یا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسؤولیت مخاصمه است.

‌7- حتی اگر قبل از شروع مخاصمه برخی تعرضات از جانب ایران صورت گرفته باشد،چنین تعرضاتی نمی‌تواند توجیه کننده تجاوز عراق به ایران – که اشغال مستمر خاک ایران را در طول مخاصمه در پی داشت – باشد. تجاوزی که ناقض ممنوعیت کاربرد زور که یکی از اصول حقوق بین‌الملل است، می‌باشد.

‌8- از میان موارد متعدد نقض حقوق انسانی که در طول جنگ رخ داده، موارد بسیار توسط سازمان ملل و یا کمیته بین‌المللی صلیب سرخ ثبت شده است. به عنوان مثال من به درخواست یک و یا هر دو طرف، در موارد متعددی،‌ هیات‌های کارشناسی را برای تحقیق درباره موارد نقضی مانند استفاده از تسلیحات شیمیایی، حملات به مناطق غیرنظامی و بدرفتاری با اسرای جنگی به صحنه نبرد اعزام کردم. نتیجه این تحقیقات جملگی به شورای امنیت گزارش شده و به عنوان سند این شورا انتشار یافته‌اند. این گزارش‌ها با کمال تاسف حاکی از وجود شواهدی از موارد نقض جدی حقوق انسانی است و در یک مورد من مؤظف بودم با تأسف عمیق این یافته کارشناسان را متذکر شوم که سلاح‌های شیمیایی علیه غیرنظامیان ایرانی در منطقه‌ای در نزدیکی یک مرکز شهری عاری از هرگونه حفاظت در برابر این حملات به کار رفته است. (سند شماره ‌20134/ اس).شورا ناخشنودی خود از این مساله و محکومیت آن را در قطعنامه ‌620 مصوبه ‌26 اوت ‌1988 اعلام کرد.

‌9- رویدادهای جنگ ایران و عراق که برای سالیان طولانی در صدر اخبار وسایل ارتباط جمعی دنیا قرار داشت برای جامعه بین‌المللی کاملا شناخته شده است. همچنین مواضع طرفین که در موارد بسیاری از اسناد رسمی منعکس شده و انتشار یافته بر همگان واضح است. به نظر من، تعقیب پاراگراف ‌6 قطعنامه ‌598 هدف مفیدی را در برندارد و در جهت صلح و اجرای قطعنامه ‌598 به عنوان یک طرح جامع،اکنون لازم است روند حل و فصل دنبال شود. در واقع پرداختن به مبنای دقیق روابط صلح‌آمیز بین دو طرف و همچنین صلح و امنیت در کل منطقه ضرورت فوری دارد.

شورای امنیت در سال ‌1987 در پاراگراف قطعنامه ‌598 روش صحیحی را توصیه کرد که اگر به موقع اجرا شده بود می‌توانست منطقه را از فاجعه بعدی که رخ داد، برهاند. یک نظام روابط حسن همجواری مبتنی بر احترام به حقوق بین‌الملل، آنگونه که توسط شورای امنیت پیش‌بینی شده، برای تضمین صلح و ثبات آینده منطقه ضروری است. امید است این ندای شورا مورد عنایت قرار گیرد.

اعلام اینکه در جنگ تحمیلی، عراق آغازگر و مسئول جنگ بوده است، یک پیروزی سیاسی است. در طی سال‌های جنگ، با این که جهانیان و به ویژه سازمان ملل می‌دانستند که جنگ را عراق آغاز کرده است، مهر سکوت بر لب نهادند. این دفاع و نبرد،‌ هشت سال طول کشید، هشت سالی که غربی‌ها تمامی تمهیدات را علیه کشور ما به کار بردند و می‌خواستند که جمهوری اسلامی را به زانو درآورده و حرکتی را که در جهت قطع وابستگی آغاز شده بود از ریشه بخشکانند و زمانی آن‌ها به خود آمدند که سلاح‌های ارسالی به عراق علیه خودشان به کار گرفته شده و عراق منطقه خلیج‌فارس را درگیر جنگی مهیب و عظیم کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۱
محمدعلی بارانی


سالروز شهادت شهید مهدی زین الدین

مهدی زین‌الدین

در عملیات رمضان، تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) جزو یگان های مانوری و خط ‌شکن بود و با قدرت فرماندهی و هدایت ایشان - در بکارگیری صحیح نیروها و موفقیت آن یگان در این عملیات - بعدها این تیپ، به لشکر تبدیل شد...

به گزرش ایسنا،‌ مهدی زین‌الدین سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در تهران متولد شد. مادرش که بانویی مأنوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی کرد. نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او در اوان کودکی قرآن را بدون معلم و استاد یاد بگیرد و بر قرائت مستمر آن تلاش کند. پس از ورود به دبستان در اوقات بیکاری به پدرش که کتابفروشی داشت، کمک می‌کرد و به عنوان یک فرزند، پدر و مادر را در امور زندگی یاری می‌داد.

از خصوصیات بارز او شجاعت و شهامت بود. خط شکنی شب‌های عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سخت‌ترین پاتکها به خاطر این روحیه بود. روحیه‌ای که اساس و بنیان آن بر ایمان و اعتقاد به خدا استوار بود. مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمی‌شد.

زین‌الدین در کنار تلاش بی‌وقفه‌اش، از مستحبات غافل نبود. اعقتاد داشت که جبهه‌های نبرد، مکانی مقدس است و انسان در این مکان، به خدا تقرب پیدا می‌کند. همیشه به رزمندگان سفارش می‌کرد که به تزکیه نفس و جهاد اکبر بپردازند. او همواره سعی می‌کرد که با وضو باشد. به دیگران نیز تاکید می‌کرد که همیشه با وضو باشند. به نماز اول وقت توجه بسیار داشت و با قرآن مجید مانوس بود و به حفظ آیات آن می‌پرداخت.

به دلیل اهمیتی که برای مسائل معنوی قائل بود نماز را به تانی و خلوص مخصوصی به پا می‌داشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران کودکی در زندگی مهدی متجلی بود. با علاقه خاصی به بسیجی‌ها توجه می‌کرد. محبت این عناصر مخلص در دل او جایگاه ویژه‌ای داشت. برای رسیدگی به وضعیت نیروها و مطلع شدن از احوال برادران رزمنده خود به واحدها، یگان‌ها و مقرهای لشکر سرکشی و به مشکلات آنان رسیدگی می‌کرد. همواره به برادران سفارش می‌کرد نسبت به رزمندگان احترام قائل شوند و همیشه خودشان را نسبت به آنها بدهکار بدانند و یقین داشته باشند که آنها حق بزرگی بر گردن ما دارند.

شیفتگی و محبت ویژه‌ای به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشت. با شناختی که از ولایت فقیه داشت از صمیم قلب به امام خمینی(ره) عشق می‌ورزید. با قبلی مملو از اخلاص، ایمان و علاقه از دستورات و فرامین آن حضرت تبعیت می‌کرد. به دقت پیام‌ها و سخنرانی‌های ایشان را گوش می‌داد و سعی می‌کرد که همان را ملاک عمل خود قرار دهد و از حدود تعیین شده به هیچ وجه تجاوز نکند. می‌گفت: ما چشم و گوشمان به رهبر است، تا ببینیم از آن کانون و مرکز فرماندهی چه دستوری می‌رسد، یک جان که سهل است، ای کاش صدها جان می‌داشتیم و در راه امام فدا می‌کردیم.

او در سخت‌ترین مراحل جنگ با عمل به گفته‌های حضرت امام خمینی(ره) خدمات بزرگی به جبهه‌ها کرد.

اهمیت دادن به حفظ اموال بیت‌المال

حفظ اموال بیت‌المال برای زین‌الدین از اهمیت خاصی برخوردار بود. همواره در مسئولیت و جایگاهی که قرار داشت نهایت دقت خود را به کار می‌برد تا اسراف و تبذیر نشود. بارها می‌گفت: در مقابل بیت‌المال مسئول هستیم. در استفاده از نعمت‌های الهی و حتی غذای روزمره میانه‌روی می‌کرد. خود را آماده رفتن کرده بود و همواره برای کم کردن تعلقات مادی تلاش می‌کرد. ایثار و فداکاری او در تمام زمینه‌ها، بیانگر این ویژگی و خصوصیتش بود. برای اخلاص و تعهد آن شهید کمتر مشابهی می‌توان یافت. او جز به اسلام و انجام تکلیف الهی خود نمی‌اندیشید. در مناجات و راز و نیازهایش این جمله را بارها تکرار می‌کرد: ای خدا! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پیروز کن.

از آنجا که برادران، او را به عنوان الگویی برای خود قرار داده بودند، سعی می‌کردند اخلاق و رفتارشان مثل ایشان باشد. شخصیتی چند بعدی داشت: شخصیتی پرورش یافته در مکتب انسان ساز اسلام. خیلی‌ها شیفته اخلاق، رفتار، مدیریت و فرماندهی او بودند و او را یک برادر بزرگتر و معلم اخلاق می‌دانستند. زیرا او قبل از آنکه لشکر را بسازد، خود را ساخته بود. اخلاق و رفتار او باتوجه به اقتضای مسئولیت‌های نظامی‌اش که دارای صلابت و قدرت خاصی بود، زمانی که با بسیجیان مواجه می‌شد برادری صمیمی و دلسوز برای آنها بود.

مهدی زین‌الدین در زمینه تربیت کادرهای پرتوان برای مسئولیت‌های مختلف لشکر به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بود که در واحدهای مختلف، حداقل سه نفر در رأس امور و در جریان کارها باشند. می‌گفت: من خیالم از لشکر راحت است. اگر چند ماه هم در لشکر نباشم مطمئنم که هیچ مسئله‌ای به وجود نخواهد آمد. در کنار این بزرگوار صدها انسان ساخته شدند، زیرا رفتار و صحبت‌هایش در عمق جان نیروهای رزمنده می‌نشست. بارها پس از سخنرانی، او را در آغوش خویش می‌کشیدند و بر بالای دستهایشان بلند می‌کردند.

او یکی از فرماندهان محبوب جبهه‌ها به شمار می‌آمد. فرماندهی که نور معرفت، تقوا، صبر و استقامت سراسر وجودش را فراگرفته بود و این نورانیت به اطرافیان نیز سرایت کرده بود. چنانچه گفته می‌شود: ۷۰ درصد نیروهای پاسدار و بسیجی آن لشکر، نماز شب می‌خواندند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جزو اولین کسانی بود که جذب نهاد مقدس جهادسازندگی شد و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم، برای انجام وظیفه شرعی و اجتماعی خود و حفظ و حراست از دستاوردهای خونین انقلاب، به این نهاد مقدس پیوست. ابتدا در قسمت پذیرش و پس از آن به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه قم انجام وظیفه کرد.

زین‌الدین در زمان مسئولیت خود در واحد اطلاعات (که همزمان با غائله خلق مسلمان و توطئه‌های پیچیده ضدانقلاب در شهر خونین و قیام قم بود) با ابراز نقش فعال خود و با برخورداری از بینش عمیق سیاسی، در خنثی کردن حرکت‌های انحرافی و ضدانقلابی گروهک‌های آمریکایی نقش به سزایی داشت.

آغاز جنگ تحمیلی

با آغاز تهاجم دشمن بعثی به مرزهای میهن اسلامی، زین‌الدین بی‌درنگ پس از گذراندن آموزش کوتاه مدت نظامی، به همراه یک گروه ۱۰۰نفره خود را به جبهه رساند و به نبرد بی‌امان علیه کفار بعثی پرداخت.

پس از مدتی مسئول شناسایی یگان‌های رزمی شد و بعد از آن نیز مسئول اطلاعات - عملیات سپاه دزفول و سوسنگرد شد. در این مسئولیت‌ها با شجاعت، ایمان و قوت قلب، ‌تا عمق مواضع دشمن نفوذ می‌کرد و با شناسایی دقیق و هدایت رزمندگان اسلام، ضربات کوبنده‌ای بر پیکر لشکریان صدام وارد می‌آورد. بخشی از موفقیتهای بدست آمده توسط رزمندگان اسلام در عملیات فتح‌المبین، مرهون تلاش و زحمات ایشان و همکارانش در زمان تصدی مسئولیت اطلاعات - عملیات سپاه دزفول و محورهای عملیاتی بود.

زین‌الدین در عملیات بیت‌المقدس مسئولیت اطلاعات - عملیات «قرارگاه نصر» را برعهده داشت و بخاطر لیاقت، ایمان، خلوص، استعداد رزمی و شجاعت فراوان، در عملیات رمضان به عنوان فرمانده تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) - که بعدها به لشکر تبدیل شد - انتخاب شد.

در عملیات رمضان، تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) جزو یگان‌های مانوری و خط ‌شکن بود و با قدرت فرماندهی و هدایت ایشان - در بکارگیری صحیح نیروها و موفقیت آن یگان در این عملیات - بعدها این تیپ، به لشکر تبدیل شد.

لشکر علی‌بن ابیطالب(ع) در تمام صحنه‌های نبرد سپاهیان اسلام (عملیات محرم، والفجرمقدماتی، والفجر ۳ و والفجر ۴) خط شکن و به عنوان یکی از یگان‌های همیشه موفق، نقش حساس و تعیین کننده‌ای را برعهده داشت.

صبر، استقامت، مقاومت جانانه و به یادماندنی این یگان، همگام با سایر یگان‌ها در عملیات پیروزمندانه خیبر بسیار مشهور است. هنگامی که دشمن از هوا و زمین و با انواع جنگ‌افزارها و هواپیماهای توپولوف و میگ و بمبهای شیمیایی و پرتاب یک میلیون و ۲۰۰ هزار گلوله توپ و خمپاره، جزایر مجنون را آماج حملات خویش قرار داده بود، او و یگان تحت امرش مردانه و تا آخرین نفس جنگیدند و دشمن زبون را به عقب راندند و جزایر را حفظ کردند.

نحوه شهادت

در آبان سال ۱۳۶۳ زین‌الدین به همراه برادرش مجید (که مسئول اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی‌بن ابیطالب(ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حرکت می‌کنند. در آنجا به برادران می‌گوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم که خودم و برادرم شهید شدیم. موقعی که عازم منطقه می‌شوند، راننده‌شان را پیاده کرده و می‌گویند:خودمان می‌رویم. حتی در مقابل درخواست یکی از برادران، مبنی بر همراه شدن با آنها، برادر مهدی به او می‌گوید: تو اگر شهید بشوی، جواب عمویت را نمی‌توانیم بدهیم، اما ما دو برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را می‌توانیم بدهیم.

فرمانده محبوب بسیجی‌ها، سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه‌ها و شرکت در عملیات و صحنه‌های افتخارآفرین، در درگیری با ضدانقلاب شربت شهادت نوشید و روح بلندش را از این جسم خاکی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند.

همان طور که برادران را توصیه می‌کرد که ما باید حسین‌وار بجنگیم، حسین‌وار جنگیدن یعنی مقاومت تا آخرین لحظه، حسین‌وار جنگیدن یعنی دست از همه چیز کشیدن در زندگی، ای کاش جانها می‌داشتیم و در راه امام حسین(ع) فدا می‌کردیم؛ از همرزمانش سبقت گرفت و صادقانه به آنچه معتقد بود و می‌گفت عمل کرد و عاشقانه به دیدار حق شتافت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۲
محمدعلی بارانی

عملیات طریق‌القدس از عملیات‌های مشترک سپاه و ارتش در طی جنگ ایران و عراق بود.

هجوم نیروهای عراق پس از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سبب به‌تصرف‌درآمدن بخش وسیعی از خوزستان شد. در تاریخ ۳۱/۲/۶۰ ارتفاعات «الله اکبر» پس از ۷ ماه به دست ایرانیان افتاد و نیروهای عراق با دادن تلفات، تا ۱۲ کیلومتری بستان عقب‌نشینی کردند و سرانجام در ظهر یکشنبه ۸ آذر ۶۰ شهر بستان و ۷۰ روستای تابعهٔ آن به تصرف نیروهای ایرانی درآمدند و تا ۲۲/۹/۶۰ منطقهٔ عملیاتی طریق‌القدس به طور کامل از وجود عراقیان پاکسازی شد و پس از ۱۴ روز عملیات باموفقیت پایان یافت.

اهداف و نتایج
:

    تصرف تنگه چزابه و دسترسی به هورالهویزه
    قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب و قطع ارتباط راه شمالی و جنوبی که مورد استفاده ارتش عراق بود
    آزادسازی شهر بستان
    آزادسازی ۷۰ روستا و ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی
    رسیدن به مرز بین‌المللی در حد فاصل هورالعظیم
    آزادسازی منطقه‌ای با وسعت ۳۰۰–۳۵۰ کیلومتر مربع

نتیجه: آزادسازی بستان و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی، قطع ارتباط بین نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان (جاده فکه – جفیر)، تصرف تنگ چزابه و دسترسی به هورالهویزه، پاکسازی ۸۰۰ کیلومتر مربع از وجود عراقیان

تجهیزات منهدم‌شده عراق:
    ۱۸۰ تانک و نفربر
    ۲۰۰ خودرو
    ۱۳ هواپیما
    ۴ هلی‌کوپتر

توضیحات کامل در مورد عملیات




نقشه عملیات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۱
محمدعلی بارانی