قطره بارانی

دکتر محمدعلی بارانی

قطره بارانی

دکتر محمدعلی بارانی

قطره بارانی
دکتر محمدعلی بارانی استاد دانشگاه

18 آذرماه سالروز متجاوز شناخته شدن رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی

دفاع مقدس

امروز ‌18 آذرماه سالروز متجاوز شناخته شدن رژیم بعث عراق در تجاوز به ایران در شهریورماه سال ‌1359 است که توسط سازمان ملل متحد اعلام شد و سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) به همین مناسبت مروری دارد بر سیر تحولات از آغاز جنگ تحمیلی تا متجاوز شناخته شدن رژیم بعث عراق.

سازمان ملل پس از ‌10 سال سکوت و کتمان، حقایق سرانجام هجدهم آذرماه ‌1370 به طور صریح دشمنان جنایتکار ایران را محکوم و برخلاف میل جهانخواران و حزب بعث، به استناد تاریخ دفاع مقدس، عراق را رسما به عنوان متجاوز معرفی کرد.

در آخرین ساعات روز ‌31 شهریور ‌1359،دبیرکل وقت سازمان ملل ضمن مذاکره با نمایندگان دو دولت ایران و عراق پیشنهاد کرد که مساعی جمیله خود را برای کمک به حل مسالمت‌آمیز به کار بندند اما با پاسخی روبه‌رو نشد.

روز بعد، دبیرکل، بر اساس ماده ‌99 منشور ملل، از شورای امنیت خواست که با توجه به خطر محتمل افزایش مخاصمه،فورا تشکیل جلسه دهد. همان روز نشست شورای امنیت برگزار و اولین موضع‌گیری شورا طی بیانیه‌ای اعلام شد.

سوم مهر ‌1359، دبیرکل به شورای امنیت اطلاع داد که جنگ عراق علیه ایران ادامه دارد و پیشنهاد کرد شورای امنیت مسئله را با فوریت رسیدگی کند. این جلسه در روزهای ‌26 و ‌28 سپتامبر تشکیل و اولین قطعنامه را به اتفاق آرا در جلسه شماره ‌2248 شورا مورخ ششم مهر ‌1359، تصویب کرد.

پس از صدور قطعنامه ‌479، عراق آن را پذیرفت و اعلام موافقت کرد. اما ایران به دلیل حضور نیروهای عراق در خاک خود از پذیرش آن خودداری کرد. پس از آن قطعنامه‌های ‌514، ‌522، ‌540، ‌582، ‌588 و سرانجام ‌598 به تصویب رسیدند.

پس از تصویب قطعنامه ‌598، دبیرکل اظهار کرد: "قطعنامه‌ای که اینک تصویب شد، اوج تلاش‌های مشترک اعضای شورای امنیت به عنوان نمایندگان جامعه بین‌المللی برای برقراری راه حلی جامع، عادلانه و شرافتمندانه برای منازعه ایران و عراق است. برای پایان بخشیدن به جنگ در این منطقه لازم است سیاست‌های ملی همه اعضا، هماهنگ با نیات اعلام شده شورا گردد.

در این جهت، پاراگراف اجرایی شماره پنج قطعنامه مسئولیت مشترکی را برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد در پی دارد. یک قدم اساسی با مشورت دو کشور و سایر کشورهای منطقه، برقراری ترتیباتی برای امنیت و ثبات منطقه خواهد بود. در مورد مسئولیت منازعه در اسرع وقت با مشورت دو طرف احتمال تشکیل هیأت بی‌طرف برای رسیدگی به موضوع،هدف اصلی خواهد بود. بیایید همه با هم همکاری کنیم.شما اعضای شورا،ایران و عراق و من به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد."

پس از پذیرش قطعنامه ‌598 از سوی ایران،دبیرکل گزارشی به «شماره ‌20093/ اس» به شورای امنیت تسلیم کرد که منجر به صدور قطعنامه شماره ‌619 شد.

این قطعنامه که در ‌18 مرداد ‌1367، به اتفاق آرا به تصویب رسید، مبنای تأسیس و اعزام گروه‌های ناظر نظامی ایران و عراق(ملل متحدunmog) شد.

سرانجام 11 سال پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و سه سال پس از صدور قطعنامه ‌598 و با تلاش‌های پی‌گیر سیاسی مسئولان نظام جمهوری اسلامی، حقانیت ایران در دفاع به اثبات رسید و «خاویر پرز دکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در روز ‌18 آذرماه سال ‌1370 طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در ‌31 شهریور ‌1359 به ایران حمله‌ کرده است.

متن کامل گزارش دبیرکل سازمان ملل به شرح ذیل است:

‌1- در بند ‌6 قطعنامه ‌598، شورای امنیت از دبیرکل درخواست کرد در مشورت با ایران و عراق موضوع احاله بررسی مسئولیت مخاصمه را با گروهی بی‌طرف پی‌گیری کند و در اولین فرصت ممکن، در جهت اجرای این درخواست به شورای امنیت گزارش دهد.

‌2- در طول مذاکرات سه سال گذشته، فرصت‌های متعددی برای مشورت با طرفین درباره «بند 6» قطعنامه داشته‌ام. این مذاکرات مرا قادر ساخت تا برداشتی از دیدگاه‌های متفاوت دو طرف داشته باشم. اما به مرحله‌ای که به تسلیم گزارشی معنادار به شورای امنیت بینجامد، نرسید.

‌3- به دنبال تکمیل اجرای پاراگراف‌های یک و دو قطعنامه ‌598، تلاشی جدید برای تحقق دیگر مفاد قطعنامه با هدف تضمین برقراری مجدد صلح میان ایران و عراق بر مبنای طرح جامع صلحی که توسط قطعنامه ‌598،ارائه شده بود، لازم به نظر رسید تا از این طریق به تامین نیازهای جاری و صلح و امنیت در منطقه کمک اساسی شود. بسیاری از تصمیم‌هایی که من برای تشدید تلاش‌ها در جهت اجرای قطعنامه ‌598، اتخاذ کردم، به شورای امنیت منعکس شده است (سند شماره ‌23246/ اس).

‌4- درباره پاراگراف ششم عناصری از مواضع طرفین پیرامون این پاراگراف برای من مشخص بود. با این وجود من از دولت‌های ایران و عراق در نامه‌هایی مشابه به تاریخ ‌14 اوت ‌1991، خواستم تا در جامع‌ترین شکل ممکن، جزئیات مواضع خود را درباره این پاراگراف به من تسلیم کنند. در همان زمان به منظور دستیابی به کامل‌ترین درک از این موضوع، تصمیم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادی از کارشناسان مستقل مشورت کنم. بر اساس پاسخ‌های ‌26 اوت ‌1991 عراق و ‌15 سپتامبر 1991 ایران که به من تسلیم شد مشورت‌هایی که با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوط به مندرج در اسناد رسمی سازمان از شروع مخاصمه و نیز اطلاعاتی که از کارشناسان مستقل به دست آمده است اکنون مایلم که درباره پاراگراف ‌6 قطعنامه ‌598 به شورای امنیت گزارش دهم.

‌5- مسلم است که جنگ بین ایران و عراق که سالیان دراز به طول انجامید، شروعش نقض حقوق بین‌الملل بود و موارد نقض حقوق بین‌الملل موجب مسئولیت برای مخاصمه است که موضوع اصلی «پاراگراف6» است. آن بخش از موارد نقض مقررات بین‌المللی که در چارچوب پاراگراف ‌6 باید مورد توجه ویژه جامعه جهانی قرار گیرد، استفاده غیرقانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضی یک کشور عضو است. مسلما در طول جنگ مواردی عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بین‌المللی انسانی وجود داشته است.

‌6- پاسخ عراق به نامه ‌14 اوت ‌1991 من پاسخی محتوایی نیست،از این رو من ناچارم به توضیحاتی که قبلا توسط عراق ارائه شده است تکیه کنم. این یک واقعیت است که توضیحات عراق برای جامعه بین‌المللی قابل قبول و کافی نیست؛‌بنابراین رویداد برجسته‌ای که تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم این گزارش بدان اشاره کردم همانا حمله ‌22 سپتامبر ‌1980 علیه ایران است که بر اساس منشور ملل متحد، اصول و قوانین شناخته شده بین‌المللی یا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسؤولیت مخاصمه است.

‌7- حتی اگر قبل از شروع مخاصمه برخی تعرضات از جانب ایران صورت گرفته باشد،چنین تعرضاتی نمی‌تواند توجیه کننده تجاوز عراق به ایران – که اشغال مستمر خاک ایران را در طول مخاصمه در پی داشت – باشد. تجاوزی که ناقض ممنوعیت کاربرد زور که یکی از اصول حقوق بین‌الملل است، می‌باشد.

‌8- از میان موارد متعدد نقض حقوق انسانی که در طول جنگ رخ داده، موارد بسیار توسط سازمان ملل و یا کمیته بین‌المللی صلیب سرخ ثبت شده است. به عنوان مثال من به درخواست یک و یا هر دو طرف، در موارد متعددی،‌ هیات‌های کارشناسی را برای تحقیق درباره موارد نقضی مانند استفاده از تسلیحات شیمیایی، حملات به مناطق غیرنظامی و بدرفتاری با اسرای جنگی به صحنه نبرد اعزام کردم. نتیجه این تحقیقات جملگی به شورای امنیت گزارش شده و به عنوان سند این شورا انتشار یافته‌اند. این گزارش‌ها با کمال تاسف حاکی از وجود شواهدی از موارد نقض جدی حقوق انسانی است و در یک مورد من مؤظف بودم با تأسف عمیق این یافته کارشناسان را متذکر شوم که سلاح‌های شیمیایی علیه غیرنظامیان ایرانی در منطقه‌ای در نزدیکی یک مرکز شهری عاری از هرگونه حفاظت در برابر این حملات به کار رفته است. (سند شماره ‌20134/ اس).شورا ناخشنودی خود از این مساله و محکومیت آن را در قطعنامه ‌620 مصوبه ‌26 اوت ‌1988 اعلام کرد.

‌9- رویدادهای جنگ ایران و عراق که برای سالیان طولانی در صدر اخبار وسایل ارتباط جمعی دنیا قرار داشت برای جامعه بین‌المللی کاملا شناخته شده است. همچنین مواضع طرفین که در موارد بسیاری از اسناد رسمی منعکس شده و انتشار یافته بر همگان واضح است. به نظر من، تعقیب پاراگراف ‌6 قطعنامه ‌598 هدف مفیدی را در برندارد و در جهت صلح و اجرای قطعنامه ‌598 به عنوان یک طرح جامع،اکنون لازم است روند حل و فصل دنبال شود. در واقع پرداختن به مبنای دقیق روابط صلح‌آمیز بین دو طرف و همچنین صلح و امنیت در کل منطقه ضرورت فوری دارد.

شورای امنیت در سال ‌1987 در پاراگراف قطعنامه ‌598 روش صحیحی را توصیه کرد که اگر به موقع اجرا شده بود می‌توانست منطقه را از فاجعه بعدی که رخ داد، برهاند. یک نظام روابط حسن همجواری مبتنی بر احترام به حقوق بین‌الملل، آنگونه که توسط شورای امنیت پیش‌بینی شده، برای تضمین صلح و ثبات آینده منطقه ضروری است. امید است این ندای شورا مورد عنایت قرار گیرد.

اعلام اینکه در جنگ تحمیلی، عراق آغازگر و مسئول جنگ بوده است، یک پیروزی سیاسی است. در طی سال‌های جنگ، با این که جهانیان و به ویژه سازمان ملل می‌دانستند که جنگ را عراق آغاز کرده است، مهر سکوت بر لب نهادند. این دفاع و نبرد،‌ هشت سال طول کشید، هشت سالی که غربی‌ها تمامی تمهیدات را علیه کشور ما به کار بردند و می‌خواستند که جمهوری اسلامی را به زانو درآورده و حرکتی را که در جهت قطع وابستگی آغاز شده بود از ریشه بخشکانند و زمانی آن‌ها به خود آمدند که سلاح‌های ارسالی به عراق علیه خودشان به کار گرفته شده و عراق منطقه خلیج‌فارس را درگیر جنگی مهیب و عظیم کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۱
محمدعلی بارانی


سالروز شهادت شهید مهدی زین الدین

مهدی زین‌الدین

در عملیات رمضان، تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) جزو یگان های مانوری و خط ‌شکن بود و با قدرت فرماندهی و هدایت ایشان - در بکارگیری صحیح نیروها و موفقیت آن یگان در این عملیات - بعدها این تیپ، به لشکر تبدیل شد...

به گزرش ایسنا،‌ مهدی زین‌الدین سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در تهران متولد شد. مادرش که بانویی مأنوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی کرد. نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او در اوان کودکی قرآن را بدون معلم و استاد یاد بگیرد و بر قرائت مستمر آن تلاش کند. پس از ورود به دبستان در اوقات بیکاری به پدرش که کتابفروشی داشت، کمک می‌کرد و به عنوان یک فرزند، پدر و مادر را در امور زندگی یاری می‌داد.

از خصوصیات بارز او شجاعت و شهامت بود. خط شکنی شب‌های عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سخت‌ترین پاتکها به خاطر این روحیه بود. روحیه‌ای که اساس و بنیان آن بر ایمان و اعتقاد به خدا استوار بود. مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمی‌شد.

زین‌الدین در کنار تلاش بی‌وقفه‌اش، از مستحبات غافل نبود. اعقتاد داشت که جبهه‌های نبرد، مکانی مقدس است و انسان در این مکان، به خدا تقرب پیدا می‌کند. همیشه به رزمندگان سفارش می‌کرد که به تزکیه نفس و جهاد اکبر بپردازند. او همواره سعی می‌کرد که با وضو باشد. به دیگران نیز تاکید می‌کرد که همیشه با وضو باشند. به نماز اول وقت توجه بسیار داشت و با قرآن مجید مانوس بود و به حفظ آیات آن می‌پرداخت.

به دلیل اهمیتی که برای مسائل معنوی قائل بود نماز را به تانی و خلوص مخصوصی به پا می‌داشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران کودکی در زندگی مهدی متجلی بود. با علاقه خاصی به بسیجی‌ها توجه می‌کرد. محبت این عناصر مخلص در دل او جایگاه ویژه‌ای داشت. برای رسیدگی به وضعیت نیروها و مطلع شدن از احوال برادران رزمنده خود به واحدها، یگان‌ها و مقرهای لشکر سرکشی و به مشکلات آنان رسیدگی می‌کرد. همواره به برادران سفارش می‌کرد نسبت به رزمندگان احترام قائل شوند و همیشه خودشان را نسبت به آنها بدهکار بدانند و یقین داشته باشند که آنها حق بزرگی بر گردن ما دارند.

شیفتگی و محبت ویژه‌ای به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشت. با شناختی که از ولایت فقیه داشت از صمیم قلب به امام خمینی(ره) عشق می‌ورزید. با قبلی مملو از اخلاص، ایمان و علاقه از دستورات و فرامین آن حضرت تبعیت می‌کرد. به دقت پیام‌ها و سخنرانی‌های ایشان را گوش می‌داد و سعی می‌کرد که همان را ملاک عمل خود قرار دهد و از حدود تعیین شده به هیچ وجه تجاوز نکند. می‌گفت: ما چشم و گوشمان به رهبر است، تا ببینیم از آن کانون و مرکز فرماندهی چه دستوری می‌رسد، یک جان که سهل است، ای کاش صدها جان می‌داشتیم و در راه امام فدا می‌کردیم.

او در سخت‌ترین مراحل جنگ با عمل به گفته‌های حضرت امام خمینی(ره) خدمات بزرگی به جبهه‌ها کرد.

اهمیت دادن به حفظ اموال بیت‌المال

حفظ اموال بیت‌المال برای زین‌الدین از اهمیت خاصی برخوردار بود. همواره در مسئولیت و جایگاهی که قرار داشت نهایت دقت خود را به کار می‌برد تا اسراف و تبذیر نشود. بارها می‌گفت: در مقابل بیت‌المال مسئول هستیم. در استفاده از نعمت‌های الهی و حتی غذای روزمره میانه‌روی می‌کرد. خود را آماده رفتن کرده بود و همواره برای کم کردن تعلقات مادی تلاش می‌کرد. ایثار و فداکاری او در تمام زمینه‌ها، بیانگر این ویژگی و خصوصیتش بود. برای اخلاص و تعهد آن شهید کمتر مشابهی می‌توان یافت. او جز به اسلام و انجام تکلیف الهی خود نمی‌اندیشید. در مناجات و راز و نیازهایش این جمله را بارها تکرار می‌کرد: ای خدا! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پیروز کن.

از آنجا که برادران، او را به عنوان الگویی برای خود قرار داده بودند، سعی می‌کردند اخلاق و رفتارشان مثل ایشان باشد. شخصیتی چند بعدی داشت: شخصیتی پرورش یافته در مکتب انسان ساز اسلام. خیلی‌ها شیفته اخلاق، رفتار، مدیریت و فرماندهی او بودند و او را یک برادر بزرگتر و معلم اخلاق می‌دانستند. زیرا او قبل از آنکه لشکر را بسازد، خود را ساخته بود. اخلاق و رفتار او باتوجه به اقتضای مسئولیت‌های نظامی‌اش که دارای صلابت و قدرت خاصی بود، زمانی که با بسیجیان مواجه می‌شد برادری صمیمی و دلسوز برای آنها بود.

مهدی زین‌الدین در زمینه تربیت کادرهای پرتوان برای مسئولیت‌های مختلف لشکر به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بود که در واحدهای مختلف، حداقل سه نفر در رأس امور و در جریان کارها باشند. می‌گفت: من خیالم از لشکر راحت است. اگر چند ماه هم در لشکر نباشم مطمئنم که هیچ مسئله‌ای به وجود نخواهد آمد. در کنار این بزرگوار صدها انسان ساخته شدند، زیرا رفتار و صحبت‌هایش در عمق جان نیروهای رزمنده می‌نشست. بارها پس از سخنرانی، او را در آغوش خویش می‌کشیدند و بر بالای دستهایشان بلند می‌کردند.

او یکی از فرماندهان محبوب جبهه‌ها به شمار می‌آمد. فرماندهی که نور معرفت، تقوا، صبر و استقامت سراسر وجودش را فراگرفته بود و این نورانیت به اطرافیان نیز سرایت کرده بود. چنانچه گفته می‌شود: ۷۰ درصد نیروهای پاسدار و بسیجی آن لشکر، نماز شب می‌خواندند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جزو اولین کسانی بود که جذب نهاد مقدس جهادسازندگی شد و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم، برای انجام وظیفه شرعی و اجتماعی خود و حفظ و حراست از دستاوردهای خونین انقلاب، به این نهاد مقدس پیوست. ابتدا در قسمت پذیرش و پس از آن به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه قم انجام وظیفه کرد.

زین‌الدین در زمان مسئولیت خود در واحد اطلاعات (که همزمان با غائله خلق مسلمان و توطئه‌های پیچیده ضدانقلاب در شهر خونین و قیام قم بود) با ابراز نقش فعال خود و با برخورداری از بینش عمیق سیاسی، در خنثی کردن حرکت‌های انحرافی و ضدانقلابی گروهک‌های آمریکایی نقش به سزایی داشت.

آغاز جنگ تحمیلی

با آغاز تهاجم دشمن بعثی به مرزهای میهن اسلامی، زین‌الدین بی‌درنگ پس از گذراندن آموزش کوتاه مدت نظامی، به همراه یک گروه ۱۰۰نفره خود را به جبهه رساند و به نبرد بی‌امان علیه کفار بعثی پرداخت.

پس از مدتی مسئول شناسایی یگان‌های رزمی شد و بعد از آن نیز مسئول اطلاعات - عملیات سپاه دزفول و سوسنگرد شد. در این مسئولیت‌ها با شجاعت، ایمان و قوت قلب، ‌تا عمق مواضع دشمن نفوذ می‌کرد و با شناسایی دقیق و هدایت رزمندگان اسلام، ضربات کوبنده‌ای بر پیکر لشکریان صدام وارد می‌آورد. بخشی از موفقیتهای بدست آمده توسط رزمندگان اسلام در عملیات فتح‌المبین، مرهون تلاش و زحمات ایشان و همکارانش در زمان تصدی مسئولیت اطلاعات - عملیات سپاه دزفول و محورهای عملیاتی بود.

زین‌الدین در عملیات بیت‌المقدس مسئولیت اطلاعات - عملیات «قرارگاه نصر» را برعهده داشت و بخاطر لیاقت، ایمان، خلوص، استعداد رزمی و شجاعت فراوان، در عملیات رمضان به عنوان فرمانده تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) - که بعدها به لشکر تبدیل شد - انتخاب شد.

در عملیات رمضان، تیپ علی‌بن ابیطالب(ع) جزو یگان‌های مانوری و خط ‌شکن بود و با قدرت فرماندهی و هدایت ایشان - در بکارگیری صحیح نیروها و موفقیت آن یگان در این عملیات - بعدها این تیپ، به لشکر تبدیل شد.

لشکر علی‌بن ابیطالب(ع) در تمام صحنه‌های نبرد سپاهیان اسلام (عملیات محرم، والفجرمقدماتی، والفجر ۳ و والفجر ۴) خط شکن و به عنوان یکی از یگان‌های همیشه موفق، نقش حساس و تعیین کننده‌ای را برعهده داشت.

صبر، استقامت، مقاومت جانانه و به یادماندنی این یگان، همگام با سایر یگان‌ها در عملیات پیروزمندانه خیبر بسیار مشهور است. هنگامی که دشمن از هوا و زمین و با انواع جنگ‌افزارها و هواپیماهای توپولوف و میگ و بمبهای شیمیایی و پرتاب یک میلیون و ۲۰۰ هزار گلوله توپ و خمپاره، جزایر مجنون را آماج حملات خویش قرار داده بود، او و یگان تحت امرش مردانه و تا آخرین نفس جنگیدند و دشمن زبون را به عقب راندند و جزایر را حفظ کردند.

نحوه شهادت

در آبان سال ۱۳۶۳ زین‌الدین به همراه برادرش مجید (که مسئول اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی‌بن ابیطالب(ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حرکت می‌کنند. در آنجا به برادران می‌گوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم که خودم و برادرم شهید شدیم. موقعی که عازم منطقه می‌شوند، راننده‌شان را پیاده کرده و می‌گویند:خودمان می‌رویم. حتی در مقابل درخواست یکی از برادران، مبنی بر همراه شدن با آنها، برادر مهدی به او می‌گوید: تو اگر شهید بشوی، جواب عمویت را نمی‌توانیم بدهیم، اما ما دو برادر اگر شهید بشویم جواب پدرمان را می‌توانیم بدهیم.

فرمانده محبوب بسیجی‌ها، سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه‌ها و شرکت در عملیات و صحنه‌های افتخارآفرین، در درگیری با ضدانقلاب شربت شهادت نوشید و روح بلندش را از این جسم خاکی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند.

همان طور که برادران را توصیه می‌کرد که ما باید حسین‌وار بجنگیم، حسین‌وار جنگیدن یعنی مقاومت تا آخرین لحظه، حسین‌وار جنگیدن یعنی دست از همه چیز کشیدن در زندگی، ای کاش جانها می‌داشتیم و در راه امام حسین(ع) فدا می‌کردیم؛ از همرزمانش سبقت گرفت و صادقانه به آنچه معتقد بود و می‌گفت عمل کرد و عاشقانه به دیدار حق شتافت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۲
محمدعلی بارانی

عملیات طریق‌القدس از عملیات‌های مشترک سپاه و ارتش در طی جنگ ایران و عراق بود.

هجوم نیروهای عراق پس از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سبب به‌تصرف‌درآمدن بخش وسیعی از خوزستان شد. در تاریخ ۳۱/۲/۶۰ ارتفاعات «الله اکبر» پس از ۷ ماه به دست ایرانیان افتاد و نیروهای عراق با دادن تلفات، تا ۱۲ کیلومتری بستان عقب‌نشینی کردند و سرانجام در ظهر یکشنبه ۸ آذر ۶۰ شهر بستان و ۷۰ روستای تابعهٔ آن به تصرف نیروهای ایرانی درآمدند و تا ۲۲/۹/۶۰ منطقهٔ عملیاتی طریق‌القدس به طور کامل از وجود عراقیان پاکسازی شد و پس از ۱۴ روز عملیات باموفقیت پایان یافت.

اهداف و نتایج
:

    تصرف تنگه چزابه و دسترسی به هورالهویزه
    قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب و قطع ارتباط راه شمالی و جنوبی که مورد استفاده ارتش عراق بود
    آزادسازی شهر بستان
    آزادسازی ۷۰ روستا و ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی
    رسیدن به مرز بین‌المللی در حد فاصل هورالعظیم
    آزادسازی منطقه‌ای با وسعت ۳۰۰–۳۵۰ کیلومتر مربع

نتیجه: آزادسازی بستان و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی، قطع ارتباط بین نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان (جاده فکه – جفیر)، تصرف تنگ چزابه و دسترسی به هورالهویزه، پاکسازی ۸۰۰ کیلومتر مربع از وجود عراقیان

تجهیزات منهدم‌شده عراق:
    ۱۸۰ تانک و نفربر
    ۲۰۰ خودرو
    ۱۳ هواپیما
    ۴ هلی‌کوپتر

توضیحات کامل در مورد عملیات




نقشه عملیات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۱
محمدعلی بارانی
در مسیر کربلا هر کس در حد توانش عشق خود به حسین(ع) را نمایان می کند. داستان عاشقان حسینی در حماسه اربعین حسینی شنیدنی است.

به گزارش مهر، طریق الحسین(ع) این روزها یک مسیر بین المللی است و شیعیان از همه کشورهای اسلامی در این مسیر به چشم می خورند. در خانواده مسیحی به دنیا آمد و اهل آمریکا بود. بانوی مسیحی تازه مسلمان شده آمریکایی در موکب مسجدمقدس جمکران می گفت: «از زمان نوجوانی به کتاب علاقه زیادی داشتم و اهل مطالعه بودم و مادرم هم به مناسبت های مختلف کتاب برایم می خرید و بهترین هدیه اش برایم کتاب بود.»

این خانم آمریکایی که «سمیرا کامر» نام دارد این داستان خواندنی زندگی خود را روایت می کند: «از آن دوران همیشه سعی می کردم مطالعات دینی ام را هم بالا ببرم و بارها در خصوص دین مسیحیت سوالات متعددی برایم پیش می آمد که جواب قانع کننده ای برای آنها نمی یافتم و همیشه این سوال برایم مطرح بود که چطور ممکن است خداوند دارای فرزند باشد تا اینکه با اسلام و مکتب شیعه آشنا شدم.» حالا سمیرا در مسیر کربلا پیشانی بند مشکی یا مهدی (عج) بر سر بسته و از حس و حالش در طریق الحسین(ع) روایت می کند: «رسیدن به این جاده سختی های بسیاری برایم داشت تا اینکه به نجف رسیدیم ، اما وقتی حرکت خود را از سمت نجف اشرف به کربلای معلی آغاز کردیم چیزی جز زیبایی ندیدم. متاسفانه این جریان عظیم اربعین که میلیون ها نفر از شیعیان در آن حضور دارند از سوی شبکه های تلویزیونی و رسانه های کشورهای اروپایی و آمریکایی در بایکوت خبری است ، چرا که آنها می دانند اگر این عشق و ارادت به سیدالشهداء (ع) را به تصویر بکشند ؛ قطعا در اذهان سایر ادیان سوالات فراوانی در خصوص واقعه اربعین و عاشورا پدید می آید و عشق امام حسین (ع) بسیاری از دل ها را فتح خواهد کرد.»

 

کاروان صد نفره غربی ها در کربلا

هر کدام یک از این زائران در رسیدن به طریق الحسین(ع)  برای خودشان سرنوشت شنیدنی دارند و بیشتر زائران خارجی هم در قالب کاروان های چندن نفره راهی کربلا شده اند. «هنا الحاف» 48 سال دارد که لبنانی الاصل مقیم کاناداست و 28 سال در شهر مونترال زندگی می کند.

هنا زائر اربعین حسینی است که از نجف با پای پیاده به سمت کربلا حرکت کرده است می گوید در کانادا رستوران دارد و به صورت خانوادگی این رستوران را می گردانند و خیلی از ایرانی ها هم به رستوانشان می روند. او ماجرای سفر به کربلا را اینچنین روایت می کند: «ما در کانادا یک موسسه به اسم موسسه امام حسین(ع) داریم که در روز عاشورا امام جماعت مسجد این موسسه در خصوص اهمیت زیارت اربعین سخنرانی کرد و گفتند که یکی از علائم مومنان همین زیارت اربعین است و از همان زمان تصمیم گرفتیم برای آمدن به کربلا در روز اربعین برنامه ریزی کنیم. همین سخنان باعث شد تا ما شیفته این مراسم پیاده روی اربعین شویم و البته از سال های گذشته نیز تصاویر این پیاده روی مردم را از نجف اشرف به سمت کربلا در شبکه های لبنانی دیده بودم و خیلی دلم می خواست در این جمع حضور داشته باشم.»

بانوی کانادایی می گوید ما صد نفر شدیم و از سوی همین موسسه امام حسین(ع) از کانادا به عراق آمدیم و در جمع ما هم زائرانی از کشورهایی همچون فرانسه ، انگلیس ، لبنان و کانادا و آمریکا هم هستند. او از علاقه اش فراوانش به زیارت امام رضا(ع) هم می گوید و آرزو دارد بعد از زیارت امام حسین(ع) به ایران و زیارت امام رضا(ع) برود.

هر مشکلی پیش بیاید فدای حسین (ع)

اسد منتاج هم دیگر زائر کانادایی اربعین حسینی است که 37 سال دارد و می گفت در کانادا  در یک شرکت کامپیوتری کار می کند که به همراه همین موسسه امام حسین(ع) به کربلا آمده است. «احساسم را نمی توانم بگویم و این همه عظمت و جمعیت برای همه ما شوق آور است و هر قدمی که در این مسیر برمی داریم ،  هم دوست داریم زودتر تمام شود و به کربلا برسیم و به زیارت امام حسین(ع) برویم و هم دوست داریم که تمام نشود و این عشق و ارادت به امام حسین(ع) را بیشتر درک کنیم.»

او می گوید دوست دارم هر سال بیایم در این مراسم شرکت کنم و وقتی برگشتم دوستانم را هم برای سال آینده خواهم آورد تا این عظمت را ببینند و به شیعه بودن خود افتخار کنند.

از اسد می پرسم در این مدتی که مرخصی گرفته ای و به  زیارت آمده ای برایت مشکلی بوجود نمی آید؟ که جواب می دهد هیچ مشکلی ندارم و همه این ها فدای امام حسین(ع) و حتی اگر بیرونم کردند هم به این آمدن راضی هستم.

بهشت یعنی مسیر پیاده روی اربعین

عباس علی هم یک مهندس هندی است که در بین زائران اربعین حسینی حضور دارد که تحصیلاتش را در انگلیس به اتمام رسانده  و در خانواده ای مسلمان و شیعی بزرگ شده است. «در مسیر پیاده روی اربعین از نجف به کربلا صحنه های زیبایی را دیدم و این شوق و شور مردم در حرکت به سمت حرم  امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) وصف نشدنی است.»

عباس با بیان اینکه هیچ گاه نمی توان بهشت را در این دنیا به تصویر کشید، ادامه می دهد: «اگر من بخواهم تصویری از بهشت را به دیگران نشان دهم،  این مسیر پیاده روی اربعین که به حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس(ع) ختم می شود را نشان خوام داد . امروز چیزی که همه امت اسلام و مسلیمن به آن نیاز دارند ،  صلح و عدالت است و به نظرم این موضوع مهمی است که می تواند مقدمه ظهور باشد.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۰۹:۰۴
محمدعلی بارانی

عملیات‌ فتح‌ 3



تهاجمی‌ به‌ عقبه‌ دشمن

سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ با نزدیک‌ شدن‌ «اتحادیه‌ میهنی‌ کردستان‌ عراق»- به‌ رهبری‌ «جلال‌ طالبانی»- به‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و در پی‌ تشکیل‌ قرارگاه‌ «رمضان»، به‌ برنامه‌ریزی‌ حرکت‌های‌ نامنظم‌ در داخل‌ خاک‌ عراق‌ پرداخت. همکاری‌ با این‌ اتحادیه‌ می‌توانست‌ در راستای‌ حرکت‌ قرارگاه‌ رمضان‌ مفید و موثر باشد و در همین‌ رابطه‌ سلسله‌ عملیات‌های‌ نامنظم‌ فتح‌ پایه‌ریزی‌ شد.

در همین‌ راستا عملیات‌ «فتح‌3» در تاریخ‌24 آبانماه‌ سال‌1365 در جبهه‌ شمالی‌ به‌ اجرا درآمد. نیروهای‌ عمل‌ کننده‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ با همکاری‌ معارضین‌ عراقی‌ و نفوذ به‌ عمق‌300 کیلومتری‌ خاک‌ عراق‌ در منطقه‌ «زاخو- دهوک» درشمال‌ عراق، ضمن‌ کشته‌ و زخمی‌ ساختن‌500 تن‌ از نیروهای‌ عقبه‌ دشمن، مقر لشکر38 عراق‌ و شماری‌ تانک‌ و زره‌پوش‌ و20 خودرو نظامی‌ را منهدم‌ ساخته‌ و به‌ مراکز دولتی، مخازن‌ سوخت، گمرک‌ و ترمینال‌ بارگیری‌ نفت‌ زاخو، مراکز نظامی‌ و دولتی‌ شهر «حی‌صدام» عراق‌ و چند مرکز دولتی‌ شهر دهوک‌ آسیب‌ کلی‌ وارد آورده‌ و یک‌ فروند چرخبال‌ را نیز ساقط‌ کردند.

 

 fath3(hojumi).jpg

 

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: فتح‌ 3 (هجومی)

زمان‌ اجرا : 24/8/1365

تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر): 500

مکان‌ اجرا: منطقه‌ زاخو - دهوک‌ در عمق‌300 کیلومتری‌ جبهه‌ شمالی‌ جنگ‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: نیروهای‌ قرارگاه‌ رمضان‌ از سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و معارضان‌ کرد عراقی‌

اهداف‌ عملیات: ضربه‌ به‌ مراکز پشتیبانی‌ و عقبه‌ دشمن‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۲
محمدعلی بارانی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۰۹:۱۰
محمدعلی بارانی

بسمه تعالی

رهبرانقلاب، روز گذشته: پدیده‌ی اربعین یک پدیده‌ی غیر قابل توصیفی است،

اصلاً بی‌نظیر است؛ یک رزمایش عظیم و شگفتی‌ساز است.

برای مشاهده فیلم سخنان رهبری معظم انقلاب به لینک زیر مراجعه فرمائید.

فیلم/ توطئه‌ سکوت و تحلیل‌ های مغرضانه‌ از اربعین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۷ ، ۱۶:۱۸
محمدعلی بارانی

نحوه اسارت شهید تندگویان از زبان همکارش

 نحوه اسارت شهید تندگویان از زبان همکارش

آقای مهندس تندگویان خود را در پناه خاکریز کانال قرار داده بود و در حال فرار از منطقه بود که دشمن او را برگرداند، دو نفر از محافظان ما بدون هیچ گونه مقاومتی تسلیم دشمن شدند و اسلحه‌ها در اختیار دشمن قرار گرفت.

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، سایت جامع آزادگان: خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذاب‌هایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید بخشی از خاطرات مهندس آزاده سیدمحسن یحیوی از یاران شهید تندگویان است:

در مرداد ماه سال 1358، وقتی که من عضو هیات مدیره بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بودم، برای بازدید از روستایی که توسط هلی کوپترهای دشمن به ویرانه تبدیل شده بود، عازم استان آذربایجان غربی بودم. روستای مزبور توسط برادران مومن ما در بنیاد مسکن در حال بازسازی بود. از این گونه روستا ها و شهرها و مناطقی که مورد تجاوز نیروهای مسلح حکومت جنایتکار بعث عراق قرار گرفته بود، کم نبود.

بنا براین قبل از شروع جنگ، نیروهای مسلح عراق عملاً وارد جنگ شده بودند. تانک های خود را از این سو به آن سو منتقل می کردند و مناطق مرزی ما را زیر گلوله توپ می گرفتند- آنهایی که آن روزها را به یاد دارند، اخبارش را از رادیو و تلویزیون شنیده و دیده اند- تا این که در سی ام شهریور ماه سال 1359 حمله گسترده زمینی، هوایی و دریایی عراق به میهن اسلامی مان آغاز شد.

فرودگاه های ما توسط نیروی هوایی دشمن غافلگیرانه هدف قرار گرفت، نیروهای دشمن وارد سرزمین اسلامی ما شدند و ظرف چند روز قسمت زیادی از زمین های ما را به اشغال خود درآوردند. نیروهای مسلح ما به حرکت در آمدند، مومنین موجود در نیروهای مسلح تلاش می کردند جلوی نفوذ دشمن را بگیرند. خرمشهر مظلوم، به محاصره دشمن در آمده بود و دیگر شهرهای مرزی ما نیز از این سرنوشت به دور نبودند. مقاومت دلیرانه ی مردم ما شروع شد و جلو دشمن را پس از چند روز سد کردند و دشمن را در جای خود میخکوب ساختند. مع هذا به دلیل عدم آمادگی نیروهای مسلح ما و عدم تمایل بنی صدر، رئیس جمهور وقت، به تشکیل نیروهای مردمی- به دلیل ترسش از این که ممکن است حکومتش به مخاطره بیفتد و نقشه هایی را که علیه جمهوری اسلامی داشت نقش بر آب شود- دشمن توانست در ابتدای امر، مناطق وسیعی از خاک کشور اسلامی مان را به اشغال خود در آورد.

در آن هنگام منطق جنگ زده، محل آمد و شد مسئوولین رده بالای مملکت بود؛ زیرا مسئوولین از متن مردم برخاسته بودند و کسانی نبودند که در روزهای خطر، جگر گوشگان مردم را به رزمگاه ها بفرستند و خود در نقاط امن به راحتی به سر برند، از این رو بر خود لازم می دانستند که همیشه در کنار رزمندگان و در خطوط مقدم جبهه حاضر باشند.

به یاد می آورم روزی که برای دیدن حضرت آیت الله خامنه ای به دانشگاه شهید چمران اهواز رفته بودم، ایشان را در لباس رزم، در اتاق فرماندهی یافتم. ایشان- که در آن موقع نماینده اول تهران در مجلس شورای اسلامی و امام جمعه آنجا بودند- تمام ایام هفته را در جنوب به سرمی بردند و فقط روزهای جمعه برای ادای نماز جمعه و شاید بعضی روزها برای ارائه گزارش، خدمت امام امت (ره)، به تهران می آمدند.

دیگر مقامات مملکتی نیز این گونه رفتار می کردند.

در این رابطه وزیر نفت وقت، آقای "مهندس تندگویان" ، به همراه عده ای از معاونین خود از آن جمله آقای "مهندس بوشهری" و آقای "دکتر منافی" وزیر بهداری و بهزیستی وقت همراه با معاونین خود و عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برای بررسی اوضاع و احوال مناطق جنگی به اهواز آمده بودند. من که پس از روی کار آمدن دولت شهید رجایی به عنوان سرپرست مناطق نفت خیز انتخاب شده و از اوایل جنگ در اهواز به سر می بردم و مرتب به آبادان و ماهشهر در حال رفت و آمد بودم، آن روز به مناسبت ورود آنها از آبادان به اهواز آمدم.

آبادان در آن هنگام زیر ضربات خمپاره های دشمن بود، بطوری که لحظه ای صدای انفجار قطع نمی شد. آن شب برای بررسی اوضاع، جلسه ای تشکیل شد و در آن جلسه قرار شد که فردا از آبادان بازدیدی به عمل آوردیم. بنا را براین گذاشتیم که ابتدا به ماهشهر رفته و از وضع راه ها جویا شویم تا چنانچه امن نباشد با هاورکرافت به آبادان برویم و این کاری بود که ما مرتب انجام می دادیم؛ ولی صبح آن روز، به دلیل بعضی از مسائل و از آن جمله این فکر که ممکن است شب گذشته گوش نامحرم برنامه سفر ما را شنیده باشد و خدای ناکرده مقاماتی که همراه ما هستند به خطر بیفتند، راه را عوض کرده و از طریق شادگان به سه راهی ماهشهر رفتیم.

در آنجا جلو ما را گرفتند و پس از معرفی خودمان به ما اجازه ی عبور دادند. در آن هنگام قسمتی از جاده ماهشهر- آبادان در تصرف دشمن بود و قسمتی از آن زیر آتش؛ لذا بعد از سه راهی، از جاده ای بیراهه به سوی آبادان حرکت کردیم. البته جاده ای فرعی و درحال ساخت بود که برادران جهادگر وزارت راه وترابری مشغول ساختن آن بودند.

از آن جاده خود را به جاده ی خاکی که خسرو آباد را به آبادان وصل می کرد رساندیم. این جاده در امتداد رودخانه ی بهمنشیر کشیده شده بود. ما تقریباً به چند کیلومتری پل بهمنشیر رسیده بودیم که تعدادی تانک و نیروهای مسلح را در مقابل خود دیدیم. تصور ما بر این بود که اینها نیروهای خودی هستند. به ما دستور توقف دادند. اتومبیل ما که یک بلیزر بود، متوقف شد. یکی از محافظین بیرون پرید تا ما را معرفی کند، شاید به ما اجازه عبور بدهند.

با پیاده شدن محافظ که مسلسلی در دست داشت، اتومبیل ما به گلوله بسته شد. ما تصور کردیم که این نیروها بمحض این که اسلحه را در دست محافظ دیده اند و با آن کیفیت که محافظ از ماشین پرید، ترسیده اند و برای احتیاط، اتومبیل را به گلوله بسته اند. پیاده شدیم تا برای آنها توضیح دهیم. پیاده شدن همانا و گرفتار شدن در دست دشمن همان.

پس از آگاهی از این که اینها دشمن هستند، من به سینه روی زمین خوابیدم. آقای مهندس تندگویان خود را در پناه خاکریز کانال قرار داده و در حال فرار از منطقه بود که دشمن او را برگرداند. دو نفر از محافظان ما بدون هیچ گونه مقاومتی تسلیم دشمن شدند و اسلحه ها در اختیار دشمن قرار گرفت. دشمن به طرف همگی ما نشانه رفته بود و یک به یک افراد را جمع آوری می کرد.

پشت بام خانه ای که در آن نزدیکی بود، مرد عربی با لباس شخصی راه می رفت و تصور بر این بود که از نیروهای دشمن است که به خانه نفوذ کرده و در آن بالا دیده بانی می کند.

به اسارت دشمن در آمدیم. اتومبیل های دیگری که همراه ما بودند، با دیدن سرنوشت ما موفق به فرار شدند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۲
محمدعلی بارانی
عملیات محرم

این عملیات که از نوع عملیات‌های محدود بود در ۱۰ آبان ۱۳۶۱ با رمز یا زینب و به فرماندهی سردار حسن باقری آغاز شد و به مدت یک هفته به‌طول انجامید.

گزارش عملیات

مرحله اول
مرحله نخست این عملیات در ساعت ۲۲:۰۸ روز ۱۰ آبان ۱۳۶۱ آغاز شد و نیروهای ایرانی توانستند در کمتر از نیم ساعت شماری از نیروهای عراقی را به اسارت در آورده و در محور دیگر نیز نیروهای دشمن به استعداد یک تیپ را به محاصره در آورده و بیشتر آنها را اسیر کنند. در طی مرحله اول این عملیات ۵۵۰ کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله ارتفاعات مهم منطقه ، پل چم سری ، حوزه نفتی بیات ، نهر عنبر ، شهر میمه ، موسیان آزاد و جاده عین خوش به دهلران ، از زیر دید و تیر رس نیروهای عراقی خارج شد و شهرک طیب عراق نیز تحت اشراف قوای ایرانی قرار گرفت .
مرحله دوم
مرحله دوم عملیات محرم در ساعت ۲:۳۰ بامداد سه شنبه ۱۱ آبان آغاز شد و نیروهای ایرانی محاصره دشمن را کامل کردند. همچنین ۱۵۰ کیلومتر مربع از زمین های اشغال شده آزاد و تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند .
مرحله سوم
این مرحله در ساعت ۲۲ روز ۱۵ آبان آغاز شد و هدف آن تصرف همه بلندی های غرب حمرین و جاده ها و مراکز مهم عملیاتی و ایجاد و تامین لازم برای جاده آسفالته چم سری ، شرهانی و زبیدات و جاده شوسه زبیدات – طیب بود.در این مرحله ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق شامل پاسگاه های زبیدات ، شرهانی و ابوغریب و همچنین تاسیسات نفتی حدود ۳۵ حلقه چاه نفت به تصرف نیروهای ایرانی در آمد. این مرحله که مرحله آخر عملیات محرم بود در ساعت ۸ صبح روز ۱۶ آبان ۱۳۶۱ خاتمه یافت.

فرو بردن عراق در حالت انفعالی محض


پس از انجام عملیات موفق و موثر ثامن الائمه ، فتح المبین ، بیت المقدس ، مسلم بن عقیل نمی بایست به عراق فرصت خارج شدن از حالت انفعالی و دفاعی داده می شد ؛ بنا براین در طرح عملیات محرم علاوه بر آزادسازی ارتفاعات مرزی حمرین در جبهه جنوبی و تصرف جای پا برای تهدید منطقه العماره عراق ، این موارد نیز در دستور کار قرارگاه مرکزی کربلا قرار گرفت . قرار بود رزمندگان اسلام در محور عین خوش – زبیدات در جنوب شرقی دهلران ، در سه مرحله ، حمله را انجام دهند .

بنابراین مرحله نخست عملیات در ساعت 22و 8 دقیقه شب 10 آبان ماه 1361 با رمز یا زینب ( سلام الله علیها ) به فرماندهی سردار شهید حسن باقری به اجرا در آمد . نیروهای خودی توانستند در کمتر از نیم ساعت پس از اعلام حمله در یک محور ، شماری از نیروهای عراقی را به اسارت در آورده و در محور دیگر نیز نیروهای دشمن به استعداد یک تیپ به محاصره در آمدند و بیشتر آنها اسیر شدند .

در ساعت 6 صبح روز بعد به جز جناح چپ منطقه عملیات ، کلیه یگانها به اهداف تعیین شده دست یافتند . در روز اول عملیات همه نیروها به هم ملحق شدند . تنها یگان های قرارگاه چهارم به خاطر طغیان رودخانه دویرج و فقدان پل نتوانستند اهداف خود را در منطقه پرچم هندی و ربوط به طور کامل تصرف نمایند .

در نتیجه طی این مرحله 550 کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله ارتفاعات مهم منطقه ، پل چم سری ، حوزه نفتی بیات ، نهر عنبر ، شهر میمه ، موسیان آزاد و جاده عین خوش به دهلران ، از زیر دید و تیر رس دشمن خارج شد . همچنین شهرک طیب عراق تحت اشراف قوای ایرانی قرار گرفت .

در مرحله دوم ، با وجود پیروزی های مرحله نخست و از هم پاشیدگی و ضعف روحیه دشمن ، به لحاظ عدم موفقیت قرارگاه چهارم در مرحله نخست و خالی ماندن جناح چپ ، مواضع فتح شده نیز در معرض پاتک و تهدید دشمن بود ، بنابراین ترمیم رخنه به وجود آمده ضروری می نمود . برای همین هدف مرحله دوم عملیات محرم روز سه شنبه 11 آبان ماه 1361 ، در ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد آغاز شد .

نیروهای خودی با الحاقی که صورت گرفت ، محاصره دشمن را کامل کردند . در این مرحله 150 کیلومتر مربع از زمین های اشغال شده آزاد و همچنین تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند .

هدف مرحله سوم عملیات محرم تصرف همه بلندی های غرب حمرین و جاده ها و مراکز مهم عملیاتی و ایجاد و تامین لازم برای جاده آسفالته چم سری ، شرهانی و زبیدات و جاده شوسه زبیدات – طیب بود . به همین منظور در ساعت 22 روز 15 آبان ماه 1361 حمله مرحله سوم آغاز شد .

نبرد گسترده به واسطه مقاومت پراکنده نیروهای ارتش عراق و عدم پاکسازی منطقه در ساعت 8 صبح 16 آبان ماه به پایان رسید و در نتیجه آن 300 کیلومتر مربع از خاک عراق شامل پاسگاه های زبیدات ، شرهانی و ابوغریب و همچنین تاسیسات نفتی شامل 70 حلقه چاه نفت به تصرف رزمندگان اسلام در آمد و همچنین سازماندهی 14 تیپ عراقی در این نبرد آسیب دید .

تلفات و ضایعات وارده به دشمن شامل انهدام 8 تا 12 یگان سازمانی تا 70 درصد ، انهدام 260 دستگاه تانک و نفربر ، 230 دستگاه خودرو ، سقوط 10 فروند هواپیما و به غنیمت گرفتن 150 دستگاه تانک و نفربر ، 250 دستگاه خودرو ، چندین دستگاه موشک انداز مالیوتکا و مقدار انبوهی سلاح سبک و کشته و زخمی نمودن و به اسارت درآوردن 10400 تن از نیروهای دشمن بود .

نیروهای عمل کننده ایران در این عملیات شمال 4 لشگر پیاده ، یک لشگر زرهی و یک تیپ احتیاط از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یک تیپ پیاده از نیروی زمینی ارتش بودند . نیروی زمینی تازه تاسیس شده سپاه پاسداران در این عملیات به خوبی از تانک ها و زره پوش های غنیمتی بهره برداری کرد .

 
عملیات محرم؛ نخستین تجربه فرماندهی شهید زین الدین در 23 سالگی

عملیات محرم در دهه دوم و سوم آبان ماه 1361، روایتی از تلاش مجدانه فرماندهانی چون شهید مهدی زین‌الدین را بازگو می‌کند که در پی عدم الفتح در عملیات رمضان، ‌سعی در بازسازی روحیه رزمندگان و نیز شکستن جو سنگین تبلیغاتی دشمن را داشتند. انجام این عملیات در ماه محرم به عنوان یکی از ماه‌های مقدس مسلمین و به ویژه شیعیان، امتداد خط فکری مجاهدانی را تشکیل می‌داد که خود را وارثان خون حسین(ع) می‌دانستند و اینک در ماه پیروزی خون بر شمشیر می‌رفتند تا کربلای دیگری را این بار در جبهه‌های جنگ تحمیلی رقم بزنند.

‌عملیات محرم بزرگترین عملیات پس از عدم الفتح در رمضان بود. در این زمان قوای نظامی کشورمان در پی آن بود تا با کسب موفقیت در جبهه‌های جنگ جو سنگین روانی دشمن را بشکند و از طرفی به فضای عمومی داخل کشورمان نیز نشان دهد که هنوز ابتکار عمل در جبهه در دست نیروهای خودی است. پس از عملیات فتح المبین و همچنین فتح خرمشهر در الی بیت المقدس، به هر دلیل عملیات رمضان با موفقیت انجام نشد. این وضعیت می‌توانست در افزایش روحیه دشمن و تحلیل روحیه خودی تاثیرگذار باشد. لذا فرماندهان عملیات محرم را در آبان ماه ۱۳۶۱ مصادف با ماه محرم و حدودا چهار ماه پس از رمضان در منطقه عملیاتی شرهانی و ارتفاعات حمرین طراحی کرده و به اجرا گذاشتند.

عملیات محرم نخستین عملیاتی بود که مهدی زین‌الدین فرماندهی آن را بر عهده داشت و آن شهید بزرگوار این مسئولیت مهم را در سن 23 سالگی بر عهده گرفت.

تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) به فرماندهی شهید مهدی زین‌الدین یکی از یگان‌های شرکت‌کننده در این عملیات بود. من هم در این عملیات جانشین تیپ بودم و به این ترتیب وقتی که منطقه را شناسایی کردیم و به کانال‌های دشمن برخوردیم، برخی از دوستان عنوان می‌کردند این کانال‌ها مشکلاتی را برای عبور نیروها فراهم خواهد کرد. اما شهید زین‌الدین با نبوغ نظامی خود حرفی را زد که خیلی باعث تعجب ما شد. او گفت فکر می‌‌کند این کانال‌های یک فرصت برای‌ماست. به این ترتیب که می‌توانیم نیروها را درون این کانال‌ها از دید دشمن پنهان کنیم و در یک غافلگیری به آنها ضربه بزنیم. اتفاقا همین طور هم شد و شب هشتم آبان ماه ۱۳۶۱ یعنی یک روز قبل از آغاز عملیات سه گردان از بچه‌های تیپ ۱۷ را به کانال‌ها هدایت کردیم. این گردان‌ها آن شب و روز بعدش را در همان کانال مخفی ماندند و شامگاه نهم آبان ماه به ناگاه از درون کانال‌ها بیرون آمدند و در یک غافلگیری بلندی ۴۰۲ به عنوان یکی از مهم‌ترین بلندی‌های ارتفاعات حمرین را آزاد می‌کنند. غافلگیری دشمن به قدری بود که خیلی از آنها حتی فرصت نکرده بودند از خود دفاع کنند. چون اصلا فکر نمی‌کردند نیروهای ما به این اندازه به آنها نزدیک شده باشند. در صورتی که اگر کانا‌ل‌ها نبودند و بچه‌های ما می‌خواستند از خط خودی به دشمن بزنند، حداقل می‌بایست چند ساعت بعد به خط دشمن می‌رسیدند.

خلاصه گزارش عملیات :


نام عملیات : محرم
زمان اجرا : 10/8/1361
مدت اجرا : یک هفته
مکان اجرا : محور عین خوش – زبیدات در جبهه جنوبی جنگ
رمز عملیات : یا زینب ( سلام الله علیها )
تلفات دشمن : 10400 نفر کشته ، زخمی و اسیر
ارگان های عمل کننده : نیروی زمینی سپاه با پشتیبانی توپخانه ارتش
اهداف عملیات : آزاد سازی ارتفاعات مرزی حمرین و تصرف جای پا برای تهدید منطقه العماره عراق طی سه مرحله



نقشه عملیات


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۲
محمدعلی بارانی


عملیات‌ فتح‌ 3

تهاجمی‌ به‌ عقبه‌ دشمن

سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ با نزدیک‌ شدن‌ «اتحادیه‌ میهنی‌ کردستان‌ عراق»- به‌ رهبری‌ «جلال‌ طالبانی»- به‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و در پی‌ تشکیل‌ قرارگاه‌ «رمضان»، به‌ برنامه‌ریزی‌ حرکت‌های‌ نامنظم‌ در داخل‌ خاک‌ عراق‌ پرداخت. همکاری‌ با این‌ اتحادیه‌ می‌توانست‌ در راستای‌ حرکت‌ قرارگاه‌ رمضان‌ مفید و موثر باشد و در همین‌ رابطه‌ سلسله‌ عملیات‌های‌ نامنظم‌ فتح‌ پایه‌ریزی‌ شد.

در همین‌ راستا عملیات‌ «فتح‌3» در تاریخ‌24 آبانماه‌ سال‌1365 در جبهه‌ شمالی‌ به‌ اجرا درآمد. نیروهای‌ عمل‌ کننده‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ با همکاری‌ معارضین‌ عراقی‌ و نفوذ به‌ عمق‌300 کیلومتری‌ خاک‌ عراق‌ در منطقه‌ «زاخو- دهوک» درشمال‌ عراق، ضمن‌ کشته‌ و زخمی‌ ساختن‌500 تن‌ از نیروهای‌ عقبه‌ دشمن، مقر لشکر38 عراق‌ و شماری‌ تانک‌ و زره‌پوش‌ و20 خودرو نظامی‌ را منهدم‌ ساخته‌ و به‌ مراکز دولتی، مخازن‌ سوخت، گمرک‌ و ترمینال‌ بارگیری‌ نفت‌ زاخو، مراکز نظامی‌ و دولتی‌ شهر «حی‌صدام» عراق‌ و چند مرکز دولتی‌ شهر دهوک‌ آسیب‌ کلی‌ وارد آورده‌ و یک‌ فروند چرخبال‌ را نیز ساقط‌ کردند.

 

 fath3(hojumi).jpg

 

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عملیات: فتح‌ 3 (هجومی)

زمان‌ اجرا : 24/8/1365

تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر): 500

مکان‌ اجرا: منطقه‌ زاخو - دهوک‌ در عمق‌300 کیلومتری‌ جبهه‌ شمالی‌ جنگ‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: نیروهای‌ قرارگاه‌ رمضان‌ از سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و معارضان‌ کرد عراقی‌

اهداف‌ عملیات: ضربه‌ به‌ مراکز پشتیبانی‌ و عقبه‌ دشمن‌

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۰۰:۰۵
محمدعلی بارانی